هر آدم تنها حداقل باید یک عروسک سیموس داشته باشد
گفتگویی متفاوت با سمیه بهرامی، طراح و سازنده عروسک سیموس

«کسب و کارهای خلاق»، سلسله گفتگوهای متفاوت و صمیمی الفبا با کارآفرینان، تولیدکنندگان و فعالین کسب و کارها در همدان است. الفبا در دومین قسمت، میزبان «خورشید بهرامی» است. خورشید بهرامی از فارغالتحصیلان دوره کارشناسی نقاشی در دانشگاه بوعلی سینا است که ایدهپردازی و مسئولیت فروشگاه اینترنتی عروسک سیموس را بر عهده دارد. آنچه را که در ادامه خواهید خواند متن کامل این گفتگو است که به خاطر شرایط کرونایی، بصورت مجازی گرفته شده ست.
برای شروع لطفا خودتون رو معرفی کنید
خورشید بهرامی (سمیه) هستم، متولد ۲۷ اردیبهشت ۷۶، کاردانی نرمافزار از دانشگاه اراک دارم و لیسانس نقاشی از دانشگاه بوعلی سینا
دانشگاه بوعلی بودید پس
بله درسته
همدانی هستید؟
نه من شهرستان رزن زندگی میکنم، ولی خودم ساکن همدانم
شما به عنوان مهمان کسب و کارهای خلاق هستید. کسب و کار شما دقیقا چیه؟
من عروسکسازم، ولی عروسکهایی که یک کاراکتر واقعی (بر اساس شخصیت آدمهای اطرافم) دارند
کارگاه عروسک سازی دارین یعنی؟
کارگاهم اختصاص پیدا میکنه به میزم فقط، عروسکها برای من واقعا زنده هستند و هیچوقت دوست ندارم که حالت کارخونهای و انبوه داشته باشه، اما دوست دارم شناخته بشند
بستر فعالیت و ارتباطتون با مخاطب در کجاست؟
فقط اینستاگرامم [لینک]
فروش اینترنتی هم دارین؟
بله
روندش چطوره؟
شروع عروسکها خیلی اتفاقی بود، بعد از کرونا که دانشگاه تعطیل شد من به فکر ایجاد یه کسب و کار شخصی بودم، ولی عروسکها مدنظرم نبود، هر چند قبلا برای خودم چیزهایی میساختم ولی شروعش اتفاقی بود.
چطور ارسال میکنید؟ پست؟
مخاطبهای من میتونند از عروسکهای صفحه [لینک] انتخاب کنند و برام بفرستند تا براشون بسازم. یا اینکه دربارهی کاراکتر یا شخصیتی که میخوان توصیف کنند و من اون و براشون طراحی کنم و اگه دوست داشتند براشون اجرا میکنم و با پست ارسال میکنم
پس اینگونه هست که تصاویر عروسکها در اینستاگرام هست و مخاطبین انتخاب میکنن و با پست ارسال میشه درسته؟
بله، یا اینکه تصاویر عروسکی که در اینستاگرام [لینک] هست رو انتخاب میکنند و اگر بخوام براشون میسازم. یا اینکه مخاطب من، یک کاراکتر و شخصیتی رو توصیف میکنه و من با توجه به چیزی که شنیدم، میسازم ولی این قرار نیست شبیه چهره اون شخص بشه و فقط قراره خصوصیات اخلاقی یا ظاهری که مختص به اون شخص باشه
چرا برخی عروسکهای خودتون رو دوباره نمیسازین؟
چون برخی از کاراکترها تک نسخه برای من حساب میشن و من دوست ندارم دوباره از اون ها درست کنم
و نمونه دیگهای در سایر فروشگاهها چه فروشگاههای سطح شهر و چه اینترنتی وجود نداره . درسته؟
بله دقیقا. هیچ نمونهای وجود نداره مگر اینکه کپی کرده باشن
یعنی کل کاراکترها نوآوری خودتون هست؟ یعنی خلق شدن؟
کاراکتر عروسکها هیچ کدوم کپی نیست. یعنی من از جایی کپی نکردم و همه رو خودم قبلش طراحی کردم و بعدش اجرا. و در کل داستانی در پشت این کاراکترها هست.
یعنی چی داستان؟
اول از همه اینکه من تخیل قوی دارم و بعد توی این جامعهای که داریم زندگی میکنیم این خیلی به من آسیب میزد و بهش فکر کردم که من میتونم از این چیزی که توی این جامعه، نقطه ضعف حساب میشه میتونم به عنوان نقطه قوت استفاده کنم. برای همین اومدم یکی از تخیلاتی که به اسم سیاره نارنجی داشتم رو اجرا کردم. و خب این سیاره یک یک کاراکتر میخواست که اسمش رو گذاشتم «سیموس». کاراکتر سیموس، کاراکتر خود منه یعنی یک چیزی شبیه خودمه و داستانهایی که در موردش نوشتم به خودم مربوطه. و یک سری کاراکترها هستند که شبیه این نیستند و اونها مهمانهای سیاره نارنجی هستند.
سیموس یعنی چی؟
سیموس یک اسم من درآوردی هست. معنی خاصی نداره. یه اسم خوشایند برای خودم بود که آواش رو دوست داشتم. اما در سیاره نارنجی کسی هست که کوچ کرده

سیاره نارنجی کجاست؟
سیاره نارنجی یه جورایی یک شهر آرمانی هست برای من یعنی جایی که من تو ذهنم ساختم. برای فرار کردن یک پناهگاه حساب میشه. و اوایلش یه جورایی با خشم شروع شد ولی بعد که این پیج رو راه انداختم، اونقدر دوستای خوبی پیدا کردم که حتی باعث شد دلم بخواد اونا بیان سیاره من. خیلی از مخاطبینم تونسته بودن ارتباط بگیرن و همیشه با خودشون میگفتن که کاش سیاره نارنجی وجود داشت و ما هم میتونستیم بیایم و پناه ببریم به اونجا
من یه لحظه یاد داستان شازده کوچولو افتادم ارتباطی هست؟
دقیقا اکثر مخاطبای من یاد شازده کوچولو میافتادن چون اصلا تو ذهنم نبود شازده کوچولو وقتی شروع کردم این داستان رو ولی وقتی مخاطبها بهم گفتن خیلی برام حس خوبی داشت که حالا یاد شازده کوچو افتادن.
ایده اولیه این کسب و کار چطور شکل گرفت؟
کلا قرار بود یه کار دیگهای رو شروع کنم و ولی چون آدم متمرکزی نیستم یهو دلم خواست عروسک درست کنم. خودم رو هم خیلی توی قید و بند نذاشتم و گفتم هر چی که میخواد بشه. کاملا اتفاقی توی پینترست (یک شبکه اجتماعی برای اشتراک گذاری تصاویر) من یک نفر رو دیدم که با قهوه داره پارچه رو رنگ میکنه و منم با خودم گفتم که بیام پارچه رو با قهوه رنگ کنم و عروسک درست کنم.
و تحصیل در رشته نقاشی کمکتونم کرد؟
بله بسیار، مخصوصا در ترکیب رنگ و طراحی کاراکترها
برای شروع، آیا منابع مالی خاصی داشتین؟ از جایی کمکی گرفتید مثلا؟
نه اصلا. فقط یک سری پارچه از قبل داشتم و از همونا استفاده کردم و بعد که کارم جدی شد، کم کم با کمک فروش عروسکها وسایل و تهیه کردم
و محل کارتون هم همون میز بوده تا الان؟
بله دقیقا
استقبال مخاطبها چطور بود؟
فوقالعاده، من اوایل کار به هیچکسی در مورد صفحهام نگفته بودم ولی بعدها متوجه شدم خیلی عروسکهام و نوشتههام مورد استقباله مخاطبینه
قشنگترین اتفاقی که از جانب مخاطبا بوده یا واکنش؟
اجازه بدید دربارهاش فکر کنم
آیا تبلیغ خاصی هم برای این کسب و کارتون کردید؟
نه، فقط تبادلهایی که با صفحههای هم سطح خودم بوده، از نظر تعداد فالور
و دلیل این رشد و استقبال رو چی میدونید؟
جواب همین سوال میشه جواب سوال قبلی که الان به ذهنم رسید: قشنگترین واکنش و اتفاق برای من این بوده که تمام کسایی که ازم عروسک خریدن بهم گفتند که کارم خیلی خیلی روح داره. مخصوصا عروسک لوبی که برای ترویج کتابخوانی کودک قراره استفاده بشه.
لوبی چطور خلق شد؟ و این هم مهمان سیاره نارنجی است؟
لوبی اول قرار بود یه ماپت باشه. ماپت یعنی عروسکی که دهنش رو میتونه تکون بده و یه دست میره پشت گردنش و باز و بستش میکنه ولی من هر کاری میکردم این شخصیت لوبی رو نمیگرفت. چون لوبی قرار بود یه کاراکتری باشه که یه چهره مهربون و آشنایی داره، یه خورده بچه مثبت و درس خونه اما چون دهنش خیلی بزرگ میشد این اجازه رو به من نمیداد که اون رو به همچین کاراکتری برسونم. لوبی رو یکی از دوستام که در زمینه ترویج کتاب کودک فعالیت میکنه سفارش داد و خواست که لوبی نماد رشد و کتاب خوندن باشه و 6 ماه طراحی اون طول کشید و همش اتود میزدم و تا لحظه آخر تغییر میکرد.

الان مثلا یک مخاطب در از یک شهر دور سفارش یک عروسک بده شما میسازین؟ یعنی چطوره؟
اگر بخواد از عروسکهای داخل اینستاگرام باشه رو من میسازم اما اگه بخواد یک کاراکتر خاص باشه اون رو برای من توصیف میکنه و من براش نقاشی اون رو میکشم و براش میفرستم. و اگه دوستش داشت من براشون اجرا میکنم.
بحثی وجود داره به اسم استارتاپ که برای ایدههای خلاقانه سرمایه جمع میکنن و با تشکیل تیم اون رو گسترش میدن. شما هیچ موقع دوست نداشتین استارتاپ بشین؟
در مورد عروسکها نه و دوست دارم صفر تا صدش رو خودم انجام بدم ولی ایدههای دیگری رو برای کارهای هنری دیگه دارم اما چون اون آدم همسلیقه خودم و سرمایه اولیه وجود نداره همینجوری مونده
چه ایدههایی مثلا؟
یکیش تو زمینه کیفهای پارچهای بود و دوتا هم تو زمینه سرامیک و کار چوب
از خارج از کشور مخاطب و مشتری هم داشتید تا حالا؟
مخاطب داشتم ولی مشتری نه
از کدوم کشورها بیشتر؟
آلمان
آیا کاراکترهای شما میتونه مخاطب جهانی داشته باشه؟ مثلا یک مخاطب اروپایی یا آسیایی میتونه باهاش ارتباط برقرار کنه؟
بله قطعا، برای همین دوست دارم سیموس و همه بشناسند، به قول یکی از مخاطبینم: صفحهی سیموس داره به ما میگه که داشتنش یه نیازه:)
چرا هر انسانی باید یک سیموس داشته باشه؟
شاید براتون پیش اومده باشه که بخواهید با کسی صحبت کنید یا یجورایی درد و دل و بعدش پشیمون شده باشید، ولی وقتی یه سیموس داشته باشید این مشکلات و ندارید و یه دوست دارید، برای همین دوست ندارم تولید انبوه بشه و کارخونهای، چون وقتی این شکلی هستن حسی رو منتقل میکنن. یکی از ویژگی های سیموس نظم نداشتنه! یعنی میخوام به مخاطب بگم با وجود همهی نقص و کجوکولگی میتونند دوست داشتنی باشند. البته این رو کسانی که یک مدت طولانی همراه صفحهام باشند خوب درک میکنند.

یعنی حتی یک پسر هم؟
اتفاقا برعکس بقیهی صفحهی عروسکها اینجا اقایون هم خیلی استقبال میکنند از عروسکها و درموردش نظر میدن و خیلیها برای اقایون عروسک میخرن. این یه تصور غلطه که همه فکر میکنن عروسک فقط برای دختر هاست البته سیموس عروسک نیست، بلکه دوسته
که قضاوت نمیکنه آدما رو
من وقتی متوجه شدم مخاطبم واقعا از ته دل باهام همراهه سعی کردم عروسکهام به رشد فردی کمک کنند که توی کپشنهای اخیرم بارزتر هستش
دوست دارین به چه نقطهای برسین؟
دوست دارم سیموس برای همه آشنا باشه، و ناخودآگاه پیامآور لبخند و صلح باشه. انتهارو نمیدونم، اما تا زمانی که تخیلم زنده هست همراهشم، الانم در تلاشم بتونم خونهی سیموسها رو بسازم
سیموس قراره عروسک بمونه؟ وارد عرصه دیگه مثل کتاب یا انیمه قرار نیست بشه؟
انیمه و کتاب خیلی ملموس نیستند، شاید بخوام بعدها از سیموس در این بخشها استفاده کنم ولی دوست ندارم به اونجا محدودش کنم. ولی یه سری داستانهایی ازش نوشتم
واکنشی از طرف مسئولین در دستگاههای مختلف فرهنگی و اجتماعی داشتید؟ مثلا برای حمایت
تا حالا نداشتم و چون برام دور از تصوره حمایتشون، خیلی سمت معرفی کارهام هم نرفتم.

سوالی هست که نپرسیده باشیم؟
نه فقط عرض کنم که من کارمو از صفر شروع کردم، حتی اون موقع گوشیای که باهاش از کارهام عکس میگرفتم کیفیت خوبی نداشت ولی سعی میکردم از نور کمک بگیرم. حتی خیلی از فضاهایی که عکس میگرفتم خلاقانه و ساختگی بود. میخوام بگم که برای شروع لازم نیست دنبال بهترین فرصت و فضا باشیم
اون موقعی که حتی دروبین با کیفیت برای عکاسی نداشتید فکر میکردید به جایی برسید که عروسکهایی ک خلق میکنید اینقدر استقبال بشه؟
نه اصلا، حتی برام خیلی پیش اومد که دوستام و اطرافیانم کارمو مسخره کردند، نمیتونم بگم ناراحت نشدم، ولی مخاطبین مجازی خیلی بهم کمک کردند ادامه بدم.
مسخره؟
آره خیلیا بهم میگفتن که واقعا کسی میخواد همچین چیزی بخره، یا اینکه چقدر ترسناکه، یا کارهات چقدر افسردهاس و.. البته در مقابل اینها دوست خوبی داشتم که خیلی تشویقم کرد و حمایت کرد
میتونید اسمش رو بگید؟
بله، آقای رئیسی
ممنون از شما
خواهش میکنم